417نيست، ولى اگر از راه ديگرى بتواند برود، اگر چه دورتر باشد، در صورتى كه مشقت زياد نداشته باشد و خيلى غير متعارف نباشد، بايد از آنراه برود.
4-به قدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد.
5-مخارج كسانى را كه خرجى آنان بر او واجب است، مثل زن و بچه و مخارج كسانى را كه مردم خرجى دادن به آنها را لازم مىدانند، داشته باشد.
6-بعد از بازگشت از حجّ، كسب، يا زراعت، يا عايدى ملك، يا راه ديگرى براى معاش خود داشته باشد به طورى كه مجبور نشود با زحمت زندگى كند.
مسأله 1931. اگر منزل شخصى ندارد
كسى كه با نداشتن منزل شخصى رفع حاجتش نمىشود، وقتى حج بر او واجب است كه پول خريد خانه را نيز داشته باشد.
مسأله 1932. زنى كه مىتواند به مكّه برود
زنى كه مىتواند به مكه برود، اگر بعد از برگشتن، از خود مالى نداشته باشد و شوهرش هم فقير باشد و خرجى او را ندهد و ناچار شود كه با سختى زندگى كند، حج بر او واجب نيست.
مسأله 1933. اگر ديگرى خرج راه و عيالات او را در مدت سفر بدهد
اگر كسى توشۀ راه و وسيلۀ سفر نداشته باشد، ولى كسى به او مىگويد: شما به حج برويد و من خرج شما و عيالات تو را در موقعى كه در سفر حج هستيد مىپردازم، در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه خرج او را مىدهد حج بر او واجب مىشود.
مسأله 1934. اگر هزينۀ او را ببخشند
1-اگر هزينۀ رفت و برگشت و خرجى عيالات كسى را در مدتى كه به مكّه مىرود و بر مىگردد به او ببخشند و با او شرط كنند كه حج كند، اگر چه قرض داشته باشد و در موقع برگشتن هم مالى كه بتواند با آن زندگى كند نداشته باشد، بايد قبول نمايد و حج بر او واجب مىشود.
2-اگر مخارج رفتن و برگشتن و مخارج عيالات كسى را در مدتى كه مكه مىرود و برمىگردد به او بدهند و بگويند: حج برو، ولى ملك او نكنند، در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه از او پس نمىگيرند، حج بر او واجب مىشود.
مسأله 1935. پرداخت مال كافى براى حجّ و درخواست خدمتگزارى از او
در صورتى كه مقدارى مال كه براى حج كافى است به كسى بدهند، اگر با او شرط كنند كه