337بايد از آن راه برود.
چهارم: بقدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد.
پنجم: مخارج كسانى را كه خرجى آنان بر او واجب است مثل زن و بچّه و مخارج كسانى را كه مردم خرجى دادن به آنها را لازم مىدانند داشته باشد.
ششم: بعد از برگشتن كسب يا زراعت يا عايدى ملك يا راه ديگرى براى معاش خود داشته باشد كه مجبور نشود به زحمت زندگى كند و اگر كسى كه آنچه دارد در راه حج خرج كند زندگى او قبل و بعد از حج فرق نكند حج بر او واجب است پس كسانى كه زندگيشان از طريق وجوهات شرعيه تأمين مىشود و حج رفتن وضع زندگى آنها را مختل نمىكند اگر به اندازۀ حج مالى داشته باشند حج بر آنها واجب مىشود.
مسأله 1439: كسى كه بدون خانۀ ملكى رفع احتياجش نمىشود، وقتى حج بر او واجب است كه پول خانه را هم داشته باشد.
مسأله 1440: زنى كه مىتواند به مكّه برود، اگر بعد از برگشتن از خود مالى نداشته باشد و شوهرش هم فقير باشد و خرجى او را ندهد و ناچار شود كه به سختى زندگى كند، حج بر او واجب نيست.
مسأله 1441: اگر كسى توشۀ راه و وسيلۀ سفر نداشته باشد و ديگرى بگويد حجّ برو من خرج تو و عيالات تو را در موقعى كه در سفر حج هستى مىدهم، حجّ بر او واجب مىشود.
مسأله 1442: اگر خرجى رفتن و برگشتن و خرجى عيالات كسى را در مدّتى كه مكّه مىرود و بر مىگردد به او ببخشند و با او شرط كنند كه حج كند، اگر چه قرض داشته باشد و در موقع برگشتن هم مالى كه بتواند با آن زندگى كند نداشته باشد بايد قبول نمايد و حج بر او واجب مىشود.
مسأله 1443: اگر مخارج رفتن و برگشتن و مخارج عيالات كسى را در مدّتى كه مكّه مىرود و بر مىگردد به او بدهند و بگويند: حج برو، ولى ملك او نكنند، حج بر او واجب مىشود.