113نوبت ديگر حجّ بر او واجبست مگر آن كه قبل از يكى از دو وقوف آزاد شود كه در اين صورت حكم طفل 1و مجنون دارد به طريقى كه دانسته شد.
شرط چهارم استطاعت يعنى قادر بودن بر خرج راه در رفتن و برگشتن از چهارپايان و خيمه و خدمتكاران و باقى ضروريّات بحسب حال اين كس.
و اگر شخصى گويد كه خرج راه تو در عهدۀ من است و بر سخن او اعتماد باشد در اين صورت حجّ واجبست.
و هم چنين اگر خود بعضى از خرج راه داشته باشد و تتمّه را شخصى كه بر او اعتماد باشد متعهّد شود.
و از جمله استطاعت نفقه عيال و بازماندگان واجب النّفقه از وقت رفتن تا رسيدن به منزل خود خواه خود قدرت بر آن داشته باشد و خواه ديگرى متعهّد آن شود.
و نيز از جمله استطاعت قدرت بر وفاى دين مثل قرض و مهر زن 2و غير آن پس ما دام كه قادر بر وفاى آن نباشد حجّ واجب نمىشود.
و اگر زن در راه حجّ احتياج به محرم داشته باشد و محرم به جهت رفاقت او اجرتى خواهد قدرت بر اجرت آن محرم نيز داخل استطاعتست پس اگر بر اجرت او قادر نباشد حجّ بر او واجب نمىشود.
شرط پنجم صحّت بدنست به حيثيّتى كه از رفتن به حجّ مشقّت شديده لازم نيايد.
شرط ششم امنيّت راهست پس ما دام كه گمان ناامنى 3باشد رفتن واجب نيست.
شرط هفتم آن كه آن قدر وقت باشد كه خود را به مكّه معظّمه رساند و افعال حج را بفعل آورد پس اگر وقت تنك باشد حجّ در آن سال ساقط است.
و هر گاه بر زن واجب شود مىتواند كه بى رخصت شوهر به حجّ رود امّا حجّ سنّتى بىرخصت شوهر نمىتواند كرد.
مطلب سيّم در بيان انواع حجّ و ذكر
مواقيت
بدان كه حجّ بر سه نوع است حجّ تمتّع و حجّ قرآن و حجّ افراد و حجّ تمتّع بر شخصى واجب مىشود كه از اهل مكّه معظّمه شانزده فرسخ شرعى دور باشد و حجّ قران و حجّ افراد بر شخصى واجب مىشود كه از اهل مكّۀ معظّمه باشد يا دورى منزل او از آن مكان مقدّس كمتر از آن مقدار باشد.
و اوّل افعال حجّ تمتع احرام عمره است از ميقات و ميقات مكانيست كه حضرت رسالت پناه صلّى اللّٰه عليه و آله قرار دادهاند كه حاجيان از آنجا احرام بندند.
و آن پنج موضع است كه هر يكى از آن مواضع ميقاتگاه عمره حجّ تمتّع جمعى است يكى ذو الحليفه است و آن ميقات جمعيست كه از راه مدينه مقدّسه مىآيند دويّم جحفه است و آن ميقات جمعى است كه از راه شام مىآيند سيّم يلملم است و آن ميقات جمعى است كه از راه يمن مىآيند چهارم قرن المنازل است و آن ميقات جمعى است كه از راه طايف مىآيند پنجم عقيق است و آن ميقات جمعى است كه از راه عراق عرب مىآيند و بدان كه احرام بستن قبل از رسيدن به ميقات صحيح نيست مگر آن كه