143«شاهى» رسيدم، راه را گم كردم. پيرزنى را ديدم كه از من پرسيد: «اى شيخ! كجا را مىخواهى؟» گفتم: «غاضريه را». گفت: «از ميان اين وادى (دره) حركت كن. به انتهاى آن رسيدى، راه برايت مشخص مىشود». 1
4. زمانى كه شريك بن عبدالله، قضاوت كوفه را برعهده داشت، براى ديدار خيزران، از كوفه بيرون رفت و به شاهى رسيد. خيزران در آمدن نزد او، تعلّل ورزيد. شريك سه روز در انتظار وى، آنجا ماند. پس خيزران، اين ابيات را سرود: 2
5. صاحب المجدى، در معرفى يحيى بن عمر مىنويسد: «او صاحب شاهى، روستايى از سواد كوفه، است». 3
6. يعقوبى نيز درباره يحيى، نوشته است: «آنها در محلى به نام شاهى، ميان كوفه و بغداد باهم، روبهرو شدند». 4
7. در خبرى آمده است: «شاهى، در پنج فرسخى كوفه است». 5
8. «براقى» درباره يحيى بن عمر، مىنويسد: «او صاحب شاهى (روستايى از سواد كوفه) است كه در دوره مستعين، كشته شد و قبرش، نزديك «قنطرة السنية الشافعية»، شناخته شده است». 6
9. ابن طقطقى نيز درباره يحيى، مىنويسد: «او كشته «شاهى» است كه روستايى نزديك كوفه، از سمت «در الحائر»، بوده است». 7
با توجه به آنچه درباره موقعيت «شاهى» بيان شد و مقايسه آن با موقعيت دو زيارتگاه، مىتوان به نتايج زير رسيد: