34صاحب حدائق پس از بيان اين مطالب، خود قول به حرمت را اخذ كرده است.
به نظر مىرسد كه استدلال شيخ به آيه شريفه استدلال درستى است؛ زيرا در اين آيه، هرچند ضمير به مسجدالحرام برمىگردد، ولى با توجه به اينكه «عاكف» در اينجا به قرينه «الباد» به معناى «مقيم» است و كسى در مسجدالحرام مقيم نبود، معلوم مىشود كه منظور همان شهر مكّه است و در اينجا شهر در حكم مسجدالحرام است. لذا مىبينيم كه در روايات مسئله به همين آيه استناد شده است:
-سئل الصادق(ع) عن قول الله - عز و جل -
(سَوٰاءً الْعٰاكِفُ فِيهِ وَ الْبٰادِ)
فقال: لم يكن ينبغي ان يضع على دور مكة أبواب لأن للحاج ان ينزلوا معهم في دورهم في ساحة الدار حتى يقضوا منا سكهم و اول من جعل لدور مكة ابواباً معاوية. 1
از امام صادق درباره سخن خداوند پرسيده شد كه مىفرمايد: «مساوى است در آن، كسى كه ساكن آنجاست يا از جاى ديگر آمده»، امام فرمود: «سزاوار نيست كه بر خانههاى مكه در گذاشته شود؛ زيرا حجاج حق دارند كه با آنها در خانههايشان نزول كنند تا مناسك حج را به پايان برسانند. اولين كسى كه براى خانههاى مكه در قرار داد، معاويه بود».
-عن علي(ع) انّه نهي اهل مكه ان يؤاجروا دورهم و ان يعلّقوا عليها ابوابا و قال:
سَوٰاءً الْعٰاكِفُ فِيهِ وَ الْبٰادِ . 2
از على(ع) نقل شده كه اهل مكه را از اينكه خانههاى خود را به اجاره بدهند و بر آن در قرار دهند، نهى كرد و فرمود: «مساوى است در آن مقيم و مسافر».
ولى انصاف اين است كه روايات مسئله به بيش از كراهت دلالت ندارد؛ بهخصوص در چنين حكمى كه خلاف اصل است.
14. عدم جواز ورود غير مسلمان به مكه
يكى از احكام اختصاصى مكه و بهطور كلى حرم، اين است كه غيرمسلمان از كافر حربى و ذمى حق ندارد كه وارد آن شود و در اين حكم، مدينه نيز همانند مكه است و