30استعلا و افتادن از بالا به پايين در آن نهفته است: «ثمّ وقعت على الجمار، وانحدرت منه على الأرض، وقعت على الأرض».
جالب توجه است كه در صحيحه معاوية بن عمار سه صورت فرض شده كه هر يك با تعبيرى ويژه بيان گرديده است:
يك - فَوَقَعَتْ في محمل.
دو - أصابت انساناً أو جملاً.
سه - وقعت على الجمار.
براى محمل كه حالت ظرف دارد، «فى» استعمال شده است. درباره انسان و شتر كه حالت عمودى دارد، «اصابه»، بدون حرف تعديه، به كار رفته و براى زمين (به تعبير ديگر جمار) از «على» استفاده شده است.
اگر آنچه امروزه به صورت نشانه و معلم نصب شده، ملاك اصابت بود، نمىبايست از واژه «عَلى» استفاده گردد.
بنابراين اصابت سنگها به نشانهها، دليل شرعى ندارد و وقوع بر زمين كافى است؛ زيرا شاهد تاريخى بر وجود چنين نشانههايى در عصر تشريع در دست نيست؛ چنانكه در نصوص روايى نيز بدان اشاره نشده است.
د) پرسشهاى حاجيان از ائمه(عليهم السلام) اين است كه اگر سنگ پس از پرتاب در محملى قرار گرفت يا به انسان و شترى اصابت كرد، وظيفه چيست؟ با آنكه مَعْلَمْ و نشانهاى بود كه مىبايست سنگها بدان اصابت كند، بايد اولين سؤال اين باشد كه اگر به نشانهها اصابت نكرد، وظيفه چيست؟ روايتهايى كه در ذيل شاهد سوم نقل شد، گوياى اين مطلب است.
ه ) در احاديث متعدد نقل شده كه پيامبر و امامان، سواره رمى مىكردند و فقيهان از اين گروه روايات، جواز رمى سوار را برداشت كردهاند؛ بديهى است اگر نشانهاى بود كه بايد بدان اصابت كند، علىالقاعده چنين امرى به آسانى حاصل نمىگشت: