29بر اين پايه، كسانىكه مانند آيت الله خويى(رحمه الله) از معناى رمى، اصابت را استخراج كردهاند، قابل دفاع نيست. بلى بر پايه روايات ذكر شده، وقوع و افتادن بر زمين شرط شده است، اما دليل شرعى به فراتر از آن دلالت ندارد.
ب) جمره معناى شرعى ندارد و در هيچ نصى معنا نشده است تا به استناد آن، بتوان تعيين مراد كرد و معناى آن در كتب لغت چنين آمده است:
كلّ شيء جمعته فقد جمرته و منه الجمرة و هي مجتمع الحصي بمنى فكلّ كومة من الحصي جمرة و جمرات منا ثلاث بين كلّ جمرتين نحو غلوة سهم. 1
هر چه را كه جمع كردى، مىگويند جمر كردى و از همين ماده، جمره مشتق است و معناى آن محل جمع شدن ريگها در منا است. ازاينرو به هر توده از ريگها، جمره گويند. جمرات منا سه تاست و فاصله هر جمره با جمره ديگر، يكپنجم كيلومتر است.
والجمرة واحدة جمرات المناسك و هي ثلاث جمرات يرمين بالجمار و الجمرةالحصاة.
جمره مفرد، جمراتِ مناسك حج است. جمرات حج، سه تاست كه با سنگريزهها رمى مىشوند. جمره به معناى ريگ ريز نيز مىباشد.
ازاينرو جمره، نام محل است و در معناى آن، بناى مخصوص يا معلم و نشانه، مأخوذ نيست. بلكه به روايات نيز مىتوان استشهاد كرد كه جمره نام محل است؛ زيرا چنين تعبير شده است: «وقعت على الأرض»؛ «اگر سنگ بر زمين قرار گرفت، رمى انجام شده است».
ازاينرو مَعْلَمْ و نشانه، آنگونه كه امروز مشاهده مىشود، سابقهاى ندارد و اگر برآمدگى بوده، در حد جمع شدن ريگها بوده، نه بيش از آن. بنابراين ملاك رمى، وقوع سنگ بر زمين است كه آن را جمره گويند و اگر برآمدگى دارد، افتادن بر آن يا برخورد بدان يا بر اطراف آن، مجزى خواهد بود.
ج) در روايتها بهويژه صحيحه معاوية بن عمار، حرف «عَلى» به كار رفته كه معناى