45وقت شما قيام مىكرديد. اگر پيش مىرفت، شما واپس مىكشيديد و اگر پس مىكشيد، شما پيش مىرانديد. همه براى آن بود كه نمىخواستيد فرمان او را ببريد و راه مخالفت با او را مىپيموديد تا اينكه از اين جهان رفت و به همان جهت كه شما دست از اطاعت و يارى او برداشتيد، خدا نيز شما را يارى نكرد و خوارتان ساخت.
آخر چه عذرى براى فرار از دشمنان داريد و با اينكه از خندق اطراف شهر گذشته و وارد كوفه شدهاند و بر قبايل و عشاير شما پيروز گشته و اموالتان را به غارت برده و پرده حرمت شما را دريدهاند، با اين حال چرا نشستهايد؟ هيهات! هيچ عذرى جز زبونى و بزدلى نداريد و جز آنكه به كوچكى و پستى تن دادهايد. شما جز [اشباح و] سايههايى بيش نيستيد كه آواز طبلها، شما را گريزان مىكند و سياهى ابرها دلهاى شما را از ترس پر مىكند. به خدا سوگند كه من به جاى شما مردم، ديگران را مىگمارم كه خدا را آن طور كه بايد بشناسند و حرمت محمد(ص) را درباره عترتش مراعات كنند.