25را انتخاب كرد و پيش خود نيز از راستى، تجاوز نكرد و در حقى كه خدا به گردنش انداخته بود، كوتاهى ننمود و اگر من وصيت و سفارش او را نپذيرم، نه به خاطر اين است كه خواسته باشم در اينجا از فرمان او كوتاهى كنم يا اينكه بخواهم دستور او را رد كرده باشم، بلكه از آن مىترسم كه با قبول اين مسئوليت، ازكارهاى ديگرى كه ستودهتر و سرانجامش بهتر است، باز بمانم. اى محمد، خدايت رحمت كند؛ تو اين مسئوليت را بپذير و به كار آشفته عموزادهات سر و سامان ده كه ما رياست اين امر را به تو واگذار مىكنيم و تو از هر جهت، پيش ما مورد پسند و طرف اطمينان هستى».
على بن عبيدالله به دنبال اين سخنان، رو به ابوالسرايا كرد و گفت: «نظر تو چيست؟ آيا به رياست او راضى هستى؟». ابوالسرايا گفت: «رضايت من رضايت شماست و گفتار من، همراه و تابع گفتار شماست». در اين هنگام دست محمد بن محمد را پيش كشيده و با او بيعت كردند. تمام حاضران با محمد بن محمد بيعت كردند و پس از انجام بيعت، محمد، كارگزاران و حاكمانى را از جانب خود براى شهرها و ساير امور منصوب كرد. 1