278يعنى احاديث را در قالب حديث پيامبر(ص) عرضه مىكردند تا مردم بهتر پذيراى آن باشند! ابن حجر درباره اينكه خوارج درصورتىكه مطلبى برايشان زيبا جلوه مىكرد، آن را به صورت حديث درمىآوردند، مىنويسد:
به خدا قسم! اين مسئله بر كسانى كه بر مراسيل اعتماد مىكنند، كمرشكن است؛ چون بدعت خوارج در صدر اسلام و زمانى بود كه صحابه زياد بودند و سپس در عصر تابعان و بعد از آن. هرگاه خوارج، مطلبى را نيكو مىشمردند، آن را به حديث تبديل مىكردند و نشر مىدادند. چهبسا مردى سنى، آن را مىشنيد و نقل مىكرد و گوينده سخن را بهسبب حسن ظن به او، نقل نمىكرد و ديگران نيز آن حديث را از او مىگرفتند و كمكم در سلك مقاطيع قرار مىگرفت و بدان احتجاج مىشد. 1
بهراستى، چرا ابن تيميه سعى دارد نواصب، خوارج و شجره ملعونه را منزه جلوه بدهد و ايشان را اهل ديانت و شريعت بداند؛ درحالىكه اينگونه بىپرده به حضرت على(ع) حمله كردند و سعى در تنقيص آن حضرت داشتند؟! ابن تيميه، در حالى به ستايش خوارج مىپردازد كه ابن سيرين، خوارج را دشمن مىدانست و معتقد بود،