277كشتن على(ع) مورد رضايت خدا و پيامبر(ص) است و اين كار را بهسبب بهدستآوردن محبت خدا و پيامبر انجام داد؛ اگرچه در اين عقيده، دچار گمراهى شده بود. 1
همچنين وى مىگويد: «علىبنابىطالب(ع) را يكى از خوارج به نام عبدالرحمان بن ملجم، درحالىكه از عابدترين انسانها و داراى مقام علمى بود، به قتل رساند». 2
چنانكه مشاهده مىشود ابن تيميه، فردى را ستايش مىكند كه پيامبر گرامى اسلام(ص)، او را از شقىترين انسانها و در رديف پىكننده ناقه ثمود دانسته است. 3 همچنين وى كسانى را متدين و صادق مىداند كه پيامبر(ص) آنها را « كلاب اهل النار»، 4 معرفى كرده است. بدرالدين عينى در نقد صادق دانستن خوارج مىنويسد: «ومن اين كان له صدق اللهجة وقد افحش في الكذب في مدحه ابن ملجم اللعين؟ والمتدين كيف يفرح بقتل مثل علي بن ابيطالب(رضى الله عنه)حتى يمدح قاتله». 5
درخور توجه است كه ابن تيميه، بهطور جزم مىنويسد: «ميان خوارج، هيچ دروغگويى وجود ندارد»؛ حالآنكه «ابن لهيعه» مىگويد:
از يكى از شيوخ خوارج شنيدم كه مىگفت: اين احاديث، دين شماست. دقت كنيد كه دين خود را از چه كسى مىگيريد؛ زيرا ما هنگامى كه به چيزى گرايش پيدا مىكرديم، آن مسئله را بهصورت حديث درمىآورديم. 6