24در داخل و خارج، چنين برمىآيد كه از طبقه اشراف و حاكم جامعه بوده است.
اين مسير به آن دليل انتخاب شده كه از در آن زمان، بندر عباس كشتى مستقيم به جده نمىرفت و وى به ناچار به بمبئى رفته تا همراه حجاج سنى و شيعه آن بلاد، با كشتى عازم حج شود؛ هرچند برحسب روحيات زنانه، تحمل وضعيت بهداشتى كشتى و بعض افرادى كه رعايت اين جهات را چه در بمبئى و چه در داخل كشتى نمىكردهاند، رنجآور بوده است.
وى ده روز را در بمبئى مىماند و به ديدن شهر و باغ وحش و باغ ملكه انگليس مىرود كه اين بخش از سفرنامه براى معرفى وضعيت بمبئى و جنبههاى تمدنى و نوين آن جالب است.
3. سفرنامه سوم، مربوط به ميرسيد احمد هدايتى (1334 ش) است كه در شعبان 1338 ق از ايران به عراق و از راه دريا بهوسيله كشتى پُستى و دولتى به كراچى و سپس بمبئى و بعد از راه دريا به بندر جدّه رفته و در مسير بازگشت نيز سرى به كراچى و بمبئى زده و سپس به عتبات عراق رفته و در پايان به ايران بازگشته است.
در ديدار از كراچى، به ديدن باغ وحش و بتخانه شهر كراچى رفته است كه مصادف با شورش استقلالطلبان هند بوده است.
وى هنگامىكه قصد داشته از بصره و عشّار با كشتى به جده برود، چنين مىنگارد:
مراجعت به عشّار كرديم؛ معلوم شد كشتى سيار مابين بصره و جده يكى بيشتر نيست و عده كافى مسافر گرفته و ما بايد بليط كشتى بين بصره و كراچى گرفته، از آنجا با كشتى ديگر به جده برويم.
جالب اينكه در كراچى هم موفق به تهيه كشتى نشده و با راهنمايى مطلعين و با زحمت فراوان عازم بمبئى مىشود تا به همراه حجاج كاروان، از بمبئى عازم جده شوند و پس از فراز و نشيبهاى فراوان، با كشتى «نورانى» عازم مىشوند و پس از