63مقريزى در كتاب خود «الخطط» مىگويد:
قبر بانو نفيسه يكى از اماكن چهارگانهاى است كه در مصر به اجابت دعا معروف است و اين اماكن عبارتاند از: 1. زندان پيامبر خدا، حضرت يوسف صديق(ع)؛ 2. مسجد موسى(ع) در طرا 1؛ 3. مزار بانو نفيسه و 4. اتاق خلوتى كه در سمت چپ مصلاى مسجد الاقدام در قرافه مصر است. همچنان مصرىهايى كه دچار مصيبت يا گرفتار فقر و گرسنگى مىشوند، به يكى از آن اماكن مىروند و در آنجا خداوند را مىخوانند و خداوند نيز دعايشان را اجابت مىكند. اين مطلب از سوى مردم مصر تجربه شده است. 2
اين همان ترتيبى است كه سلف صالح در زيارت مزارهاى مصر به آن پايبند بودهاند. با وجود آن، خواننده گرامى مشاهده مىكند كه هيچيك از سلف صالح، قبر بانوى خردمند، زينب(عليها السلام) را زيارت نكردهاند. اگر حضرت زينب(عليها السلام) در آنجا مزار داشت، چرا سلف صالح، زيارت خود را از مزار بانو نفيسه شروع مىكردند؟ حال آنكه بانو نفيسه از جگرگوشه زهرا(عليها السلام)، بافضيلتتر نيست. چرا نمىبينيم كسى هنگام سختىها و مصيبتها به مزار حضرت زينب در مصر پناه آورده باشد؟ حال آنكه ايشان در بيت نبوت و ولايت پرورش يافت و رشد كرد و از شير پاك پاره تن مطهر پيامبر تغذيه كرد. چرا مردم مصر مزار ايشان را به عنوان يكى از اماكن اجابت دعا به هنگام گرفتارىها و سختىها ذكر نكردهاند؟ آيا مزار اين بانوى بزرگوار، از زندان حضرت يوسف(ع)، مسجد موسى(ع) و قبر بانو نفيسه كمارزشتر است؟ اين مطلب، دليل محكمى بر اين مدعاست كه سلف صالح به ذهنشان خطور هم نمىكرد كه در مصر مزارى وجود داشته باشد كه متعلق به پيكر پاك بانوى خردمند، زينب(عليها السلام) باشد.