45 اگر بانوى بزرگوار، زينب كبرى(عليها السلام)، پاره تن حضرت فاطمه زهرا(عليها السلام)، در مصر مدفون بود، بىگمان مقريزى، نهتنها اسم ايشان را از قلم نمىانداخت، بلكه در كمال عزت و افتخار، اسم وى را مىآورد. با اين وجود - همانطور كه قبلاً نيز گفتهايم- مقريزى در مقدمه كتاب خود، به وارد نشدن هيچكدام از فرزندان نسل امام على(ع) به مصر تصريح كرده است.
3. ابن ناسخ مصرى
مجدالدين بن ناسخ مصرى (م 800 ه.ق) كتابى منحصر به فرد درباره مزارهاى مصر به نام «مصباح الدياجى وغوث الراجى» دارد كه در انبار تيموريه در قاهره، نسخه دستنويس آن به شماره 84 در فهرست بلدان موجود است. وى بيان كرده كه قبر خانم زينب(عليها السلام) در قناطر السباع است و آن را جزء قبرهاى رؤيايى (مبنى بر رؤيا) مىداند كه سند تاريخى ندارد و بر اساس خواب شخصى ساخته شده است! وى آن شخص خوابديده را به ما معرفى نكرده، سپس تصريح مىكند كه شخص دفنشده در قبر، دختر امام على(ع) زينب كبرى(عليها السلام) است. ولى لفظ «زينب» بهتنهايى نمىتواند دلالت بر عقيله كبرى، زينب(عليها السلام) باشد؛ اگرچه ذهن از روى عادت به هنگام شنيدن يك اسم، به مصداق كامل و مشهور توجه مىكند. ما در اين خصوص بحث كاملى داريم كه در جاى خود خواهد آمد.
4. حافظ سخاوى
شمسالدين محمد بن عبدالرحمان ابوالخير سخاوى مصرى (م 902 ه .ق) نابغه عصر خود در زمينه فقه، زبان عربى، علم قرائت قرآن، تاريخ و علم رجال است. وى درباره زندگى حضرت عقيله، زينب(عليها السلام)، تأليفاتى منحصربهفرد دارد كه در آن به بيان بزرگوارى، فضايل و مصيبتهاى ايشان پرداخته است؛ اما علىرغم تبحر و آگاهى