22افتخار بزرگ بود كه حضرت زينب(عليها السلام) به بانوى دانشمندى تبديل شد كه از سوى هيچ معلمى آموزش نديده بود. ايشان در فضايى از عطوفت و مهربانى و در سايه قدسى آن بزرگواران پرورش يافت؛ در نتيجه، سجايا و امتيازات اخلاقى در وى تجلى پيدا كرد. از آنجا كه اصل هستى، كه مبدأ متعال است، فياض و بخشنده و محل قابل 1 است؛ حضرت زينب(عليها السلام) قلب پاكش را همچون شكوفهاى كه به هنگام وزش نسيم سحرى شكفته مىشود، براى پذيرش و دريافت اين فيض باز كرد و از مدرسهاى فارغالتحصيل شد كه از آن نور علم، اخلاق، والامقامى، قوت قلب و يارى رساندن حق تراوش نمود.
ايشان لباس شكوه و بزرگى پوشيد و بزرگوارى و نيكوكارى را كسب نمود و در خانهاى تكامل يافت كه جهان به نورش منور گرديد و ايمان، اطرافش را احاطه كرد. آسمان نبوت با فيوضات الهى بر آن باريد و آن را با رايحههاى خوش قدسىاش عطرآگين كرد. آن حضرت(عليها السلام) در زمينه حجاب و پاكدامنى به درجهاى رسيد كه هيچگاه همسايهها صدايش را نمىشنيدند و در روز هيچ شخص بيگانه و نامحرمى ايشان را نمىديد.
هنگامى كه تاريكى شب بر همه جا سايه مىافكند و مردم به خواب فرو مىرفتند، زينب(عليها السلام) براى زيارت قبر رسول اعظم(ص) از منزل خارج مىشد، در حالى كه پدر و برادرانش در اطرافش حلقه مىزدند. زمانى كه به نزديك ضريح مىرسيدند، پدرش جلوتر از بقيه به سمت چراغها شتافته و آنها را خاموش مىكرد،