110اخلاقى، از او مرجعى عارف ساخته بود. از بارزترين خصوصيات او گذشت بود. به عنوان نمونه در 1349 ه.ق شخصى كه كينه خصوصى با ايشان داشت، فرزند برومندش سيدمحمدحسن را در صف نماز جماعت به قتل رساند. قاتل پس از ارتكاب جرم دستگير و زندانى شد. خبر به ايشان رسيد؛ فوراً شخصى را به عنوان نماينده خود به دادگسترى فرستاد تا اسباب آزادى قاتل فرزندش را فراهم كند. از خصوصيات ديگر او سادهزيستى بود. يكى از علما در اينباره نقل مىكند:
از كوچهاى كه خرابهاى در آن قرار داشت، به همراه آيتالله اصفهانى مىگذشتم؛ ايشان به من فرمود: من با خانوادهام پانزده روز در اين خرابه ساكن بوديم، چون صاحبخانه ما به من گفته بود كه ديگر راضى نيست در خانهاش باشيم؛ بهناچار آنجا را تخليه و به اين خرابه منتقل شديم تا اينكه خانه ديگرى اجاره كرديم.
سيد ابوالحسن اصفهانى نسبت به مال و اموال دنيا بىاعتنا بود و با وجود اينكه خودش نياز داشت به فقرا كمك مىكرد. آيتالله محمدتقى شيرازى كه از وضعيت آيتالله اصفهانى آگاه شد، پانصد ليره طلا برايش فرستاد تا براى خود منزلى تهيه كند. آيتالله اصفهانى آن مبلغ را به نانوايان شهر داد تا براى تهيدستان و طلاب نان بپزند.
آيتالله ابوالحسن اصفهانى در شب 9 ذىالحجه 1365 ه.ق در سن 81 سالگى دار فانى را وداع گفت. پس از تشييع، او را در صحن مطهر امام على(ع) به خاك سپردند. 1
7. ابنطاووس (589 -664 ه.ق)
رضىالدين علىبنموسى، مشهور به ابنطاووس، از عالمان و محدثان شيعى بود و تأليف مشهور اللهوف على قتلى الطفوف از اوست. جنازه او را پس از فوت به نجف آوردند و در جوار امام على(ع) به خاك سپردند. 2