90راهنمايى آنان را مورد توجه قرار دهند و در آن روز هم حضرت آقاى سيد محمدتقى طالقانى براى رفتن به مكه معظمه و اداى عمره مفرده، به جدّه تشريف آورده بودند و به ايشان مژده داده شد كه والاحضرت اميرعبدالله نهايت حسن نيت و مساعدت را درباره اين موضوع نشان مىدهند. ولى از شنيدن اين خبر در راديو تهران، اين نگرانى به وجود آمد كه مبادا انتشار و پراكنده شدن خبر اين موضوع در راديو و مطبوعات خارجى موجب شود كه علماى متعصب رياض و وهابىهاى دوآتشه، درصدد منصرف نمودن دولت سعودى از اجراى اين تصميم برآيند. و نيز از آمدن آقاى سيد محمد خزانه (سيدالعراقين) به حجاز و فعاليت ايشان درباره همين موضوع، اين بيم و نگرانى مىرفت كه مبادا ايشان در حجاز يا در خارج، اظهاراتى [نمايند] كه با سياست دولت عربى سعودى سازش نداشته باشد و موجب انصراف دولت مذكور از همين اندازه همراهى جزيى گردد. و بايد در ضمن اين را هم به عرض برساند كه مشاراليه، داوطلب رفتن به رياض و ملاقات اعلىحضرت ملك ابن سعود گرديدند، ولى مقامات سعودى در جده به نحو احسن به ايشان فهماندند، كه بهتر است از اين عزم منصرف شوند، تا مبادا رفتن ايشان به رياض مايه ايجاد بعضى گفتوگوهاى مذهبى گردد.
سپس تلگرافى از جناب آقاى علاء وزير دربار شاهنشاهى رسيد كه در آن استفسار شده بود چگونه در اينباره از اولياى دولت سعودى سپاسگزارى به عمل آيد.
در پاسخ به عرض رسيد كه: سفارت خود تشكر كرده و بهتر است فعلاً به همين اندازه اكتفا شود (رونوشت متن تلگراف و پاسخ آن به پيوست است).
اينجانب از وزارت دربار شاهنشاهى و از جناب آقاى علاء نهايت تشكر و امتنان را دارم كه قبل از هرگونه اقدامى از شخص مسؤول مقيم اينجا، كه از نزديك شاهد جريان است و درنتيجه وقوف كافى بهحقيقت امر دارد، مشورت فرمودند و اتفاقات بعدى كه در ذيل به عرض مىرسد ثابت نمود كه اين مشورت تا چه اندازه عمل صائب