45سالخورده تا كودكان خردسال، پشت سر هم رج بسته، چهار زانو، در حال انتظار نشسته بودند... ورود مدرّس... با كف زدن و فرياد مسرّت مردم اعلام شد... مشاراليه از جمعيت تشكّر نمود و در ميان علما و نمايندگان مجلس قرار گرفت... ميرزا عبدالله، واعظِ معروف، كلام خود را با نعت پيغمبر و درود بر ائمه شروع كرد، ولى ناگهان صداى آرام و آهستهاش، صورت جدى به خود گرفت... و گفت: اگر شما اعلام جهاد كنيد [مردم] با سر و پاى برهنه و بدون سلاح، به مرقد پيغمبر اكرم شتافته، با دندان و ناخنهاى خود، دشمنان خدا را قطعهقطعه مىكنند. بيشترِ جملات حماسى او با گريه و زارى توأم بود. 1
سخنرانى مرحوم مدرس در مجلس
مرحوم مدرس، به مناسبت اين موضوعِ مهم، در روز هشتم شهريور 1304ه.ش. مطابق با دهم صفرالمظفّر 1344ه.ق. در مجلس شوراى ملى، نطقى ايراد كرد و پس از بيان مقدمهاى چنين گفت:
«... ما خيلى جامع خودمان را از دست داديم. برادرانى داريم در اكثر دنيا كه دول اسلامى، آنطورى كه بايد و شايد با آنها رفتار نكرده است و بالأخره يكوقت بيدار شده و هوشيار شويم و جامعه خودمان را حفظ كنيم. از آقايانى كه در تحت لواى اين قوماند، سؤال مىكنم، چه وقت است آن وقت؟ از امروز بهتر؟ كيست كه آن لوا را بردارد و بگويد در اين موقع من لواى اسلام را برمىدارم و اين قوم را در تحت قوميت و در تحت جامع ديانت اسلاميه، قوميتشان را ترقّى مىدهم و حفظ مىكنم.
امروز از اين واقعههايى كه استماع فرمودهايد، اگرچه به آن درجه كه بايد اطمينان پيدا شود، هنوز نشده است كه حادثه از چه قبيل است و تا چه مرتبه است؟ البته دولت مكلّف است تحقيقات كامل بكند و به عرض مجلس برساند، وليكن عرض مىكنم: امروز اهل ايران يك قسمت از قسمتهاى دول اسلامى است، بلكه مىتوان گفت كه