38ابنكثير مىنويسد:
به سال 667 ه .ق، ابن تيميه شش ساله بود. مردم حران از جمله پدر او، كه از علماى بزرگ شهر بود، از ترس حمله مغول شهر را ترك كردند و شهابالدين عبدالحليم پدر ابن تيميه به همراه خانواده روانه دمشق شد. 1
آغاز تدريس و سخنرانى
شهابالدين (پدر ابن تيميه) در شهر دمشق رئيس دارالحديث السكريه، و در مسجد جامع اين شهر صاحب كرسى شد و روزهاى جمعه در آنجا سخنرانى مىكرد.
سال 682 ه .ق، با مرگ پدر، ابن تيميه نوزده ساله در دارالحديث السكريه به تدريس پرداخت 2 و سال بعد در جامع اموى دمشق پس از نماز براى اولين بار، بهطور رسمى به منبر رفت و از هفده شعبان همين سال، پس از وفات زينالدين ابن المنجّا به جاى او، كه شيخ الحنابله بود، متصدى تدريس مدرسه «الحنبليه» دمشق شد. 3
شخصيت پرخاشگر و فتنهجوى ابن تيميه
ابن تيميه، شخصى عصبى، تندخو و پرخاشگر بود و شاگردانش را هم به اين وصف مىشناختند. او شخصيتى واقعبين نداشت و براى مسائلى كه مسلمانان در آن دوران، سخت بدان توجه داشتند، اهميتى قائل نمىشد؛ زيرا در دورانى كه مسلمين به بيش از هر چيز ديگر نياز شديد به وحدت داشتند، وى با افشاندن بذر فتنه و درگيرى، اوضاع مردم را هر از چندگاهى متشنّج مىكرد و بخش وسيعى از توان حكومت و قضاوت را كه مىبايست صرف دفاع در برابر كفار مىشد، به خود مشغول مىكرد و با تشويق افكار و نشر عقايد باطل، آنها را هدر مىداد.