18نمودن او، يگانه دانستن اوست و كمال يگانه دانستن او، اخلاص ورزيدن براى اوست و كمال اخلاص او، نفى صفات [زائد] از او است؛ زيرا هر صفتى، شهادت مىدهد كه آن غير موصوف است و هر موصوفى شهادت مىدهد كه او غير صفت است. 1
بنابراين هر كس به صفات و اسماى خداى متعال جاهل باشد، به ذات الهى جاهل است و كسى كه به ذات الهى جاهل باشد، بىگمان عبادت او نيز جاهلانه است و عبادت جاهلانه ارزش زيادى ندارد. در احاديث اهل بيت(ع) نيز به اهميت بصيرت در معارف دين توجه ويژه شده است. امام صادق(ع) فرمود:
الْعَامِلُ عَلَى غَيرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيرِ طَرِيقٍ فَلَا تَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيرِ إِلَّا بُعْداً. 2
كسى كه بدون آگاهى و بصيرت عمل مىنمايد، مانند كسى است كه بيراهه حركت مىكند؛ هرچه سريعتر برود، از راه اصلى دورتر مىگردد.
در اهميت و تأثيرگذارى معرفت اسما و صفات بر ساير بخشهاى دين اختلافى نيست و شيعه، سنى و وهابى، همه بر آن اتفاقنظر دارند. اما مهم آن است كه راه وصول به اين معرفت، به درستى شناخته شود و بدون دخالت دادن سليقهها، اجتهادات بىمبنا و حب و بغضهاى شخصى يا فرقهاى (در مقام اساس و مبناى معرفت) پذيرفته شود و در نهايت، به نتايج به دست آمده، التزام حاصل گردد.
هدف از تدوين اين كتاب، بررسى و نقد ديدگاههاى مختلف به ويژه ديدگاه وهابيت در مورد صفات خبرى است. در قرآن كريم و احاديث نبوى، صفاتى چون يد، وجه، استواى بر عرش، آمدن، خنديدن و مانند آن به خداى متعال نسبت داده شده