متن کتاب گفت و گویی آرام و مفید در مدینه - جلد 1 - صفحه 89

(5 تا 152)

89رسول‌خدا(ص) و فاطمه(عليهاالسلام) بزرگوارتر از آن هستند كه به غير حق غضبناك شوند.

4. اگر اين حديث درست باشد، چرا سرانجام ابوبكر در نامه‌اى دستور داد، فدك را به فاطمه(عليهاالسلام) باز گردانند؛ نامه‌اى كه عمر بن خطاب آن را گرفت و پاره كرد؟ ¹

5. اگر اين حديث حقيقت داشت و بايد فدك به عنوان صدقه ميان نيازمندان تقسيم مى‌شد، چرا عمر بن خطاب در زمان خود حاضر شد فدك را در اختيار على(ع) و عباس بگذارد؟ ²

6. اگر آن حديث صحيح بود، چرا پيش از ادعاى ابوبكر، هيچ كس از رسول‌خدا(ص) چنين روايتى را نشنيده بود؟ چرا همسران آن حضرت و اهل‌بيت و تنها يادگار پيامبر عظيم الشأن اسلام؛ حضرت فاطمه زهرا(عليهاالسلام) از وجود اين حديث بى خبر بود؟

7. اگر پيامبر(ص) چنين نظرى داشت، لازم بود اول به وارثان خود خبر دهد؛ زيرا آنها از آن حضرت ارث مى‌بردند. چگونه ممكن است به دختر خودش كه تنها وارث اوست، خبر ندهد، ولى ابوبكر را از اين امر باخبر كند؟ آيا آن‌گاه خود پيامبر(ص) عامل ايجاد اختلاف در ميان امت نيست؟

احمد بن حنبل اين رويداد را اين‌گونه نقل مى‌كنند:

حدثنا عبد الله بن محمد...عن أبي الطفيل. قال: لما قبض رسول‌الله(ص) أرسلت فاطمة إلى أبي بكر أ أنت ورثت رسول‌الله أم أهله؟

1) . به نقل از: زهرا برترين بانوى جهان، ناصر مكارم شيرازى، ص129؛ سيره حلبى، ج3، ص391؛ فقه قرآن، قطب راوندى، ج1، ص248. (فلما ولى أبوبكر أخرج عنها وكلاءها، فأتته فسألته أن يرد عليها، فقال ايتنى بأسود أو احمر، فجاءت بأمير المؤمنين والحسن والحسين و أم ايمن، فشهدوا لها فكتب بترك التعرض، فخرجت والكتاب معها، فلقيها عمر فقال: ما هذا معك يا بنت محمد؟ قالت: كتاب كتبه لى ابن ابى قحافة. قال: فأرينه، فأبت فانتزعه من يدها فنظر فيه ثم تفل فيه ومحاه وخرقه وقال: هذا لان أبيك لم يوجف عليه بخيل ولا ركاب، وتركها ومضى).

2) . صحيح بخارى، باب فضل الخمس؛ الصواعق المحرقه، ابن حجر، ص9؛ شرح نهج‌البلاغه، ابن ابى الحديد، ج16، ص229 الى 230. به نقل از: زهرا برترين بانوى جهان، ناصر مكارم شيرازى.

مشخصات کتاب

گفت و گویی آرام و مفید در مدینهجلد:1نویسنده:اسدنژاد، احمدناشر:[بی نا]محل نشر:[بی جا] - [بی جا]سال نشر:1393

دریافت فایل ارجاع:

BibTex | Endnote

سایر جلدهای کتاب:

جلد 1