39پس سخن مشركان درباره شفاعت و شفاعت كنندگان، بى پايه و بىسند است؛ زيرا شفاعت، رحمتى است كه خداوند از راه واسطههايى كه خودش برگزيده، به بندگانش بخشيده است. رحمت خدا نيز شامل حال مشركان نمىشود. شفاعت كنندگان، واسطههايى هستند كه خداوند آنان را تعيين كرده است، نه مشركان. شفاعت كننده، واسطه رحمت رسانى است، نه سبب آن. به همين دلايل، شفاعتى كه به شرك بينجامد، باطل است.
آقاى فاضل! ماده [شفع] سى بار در قرآن تكرار شده است. شما فقط به چند آيه آن اشاره كرديد، گويا در اينباره، آيات ديگرى در قرآن وجود ندارد.
شفاعت شرعى و صحيح
شفاعت شرعى وصحيح، شفاعتى است كه:
الف) با اجازه خداوند باشد.
ب) از طرف افرادى باشد كه خداوند از آنها راضى است وآنان را براى شفاعت تعيين كرده است.
ج) شفيعان براى افرادى شفاعت كنند كه خداوند، به شفاعت براى آنها راضى است.
خداوند در قرآن درباره شفاعت شرعى مىفرمايد:
(مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّٰ بِإِذْنِهِ)؛ «كيست كه در نزد او ( خدا) جز با اجازه او شفاعت كند». (بقره: 255)
اين آيه، هم بر شرط اول، يعنى اجازه خداوند و هم بر شرط دوم، يعنى شفاعت از طرف افرادى باشد كه خداوند از آنها راضى است و آنان را براى شفاعت تعيين كرده است، دلالت دارد؛ زيرا اگر خداى سبحان اجازه صادر كند، اين اجازه براى شفاعت و شفاعتكننده نيز خواهد بود. اين مطلب، به معناى رضايت خداى تعالى از شفاعتكننده است.
خداوند در قرآن، درباره شرط سوم نيز مىفرمايد: (وَ لاٰ يَشْفَعُونَ إِلاّٰ لِمَنِ ارْتَضىٰ) ؛ «و آنها