29انسجام جبهه داخلى مىشود، وجود دشمن مشترك است. 1 چنانچه همه مسلمانان، قرائت و تصور يكسانى از رويارويى با دشمن در بيدارى اسلامى داشته باشند، به يك عامل وحدتبخش دست يافتهاند. برائت از مشركان در حج، توجه همه مسلمانان را به اين نكته جلب مىكند كه آنها، همگى دشمن مشتركى دارند و همه آنها از اين جهت يكسان هستند.
با اين بيان، نظريه دشمن مشترك در تبيين كاركرد برائت از مشركان در حج، كارايى زيادى دارد.
1. نظريه دشمن مشترك
رفتار سياسى، چنان با موضوع دشمنان و كنش و واكنش آنان عجين شده است كه غيبت دشمن و حذف فيزيكى آن، هم نظم فكرى و رفتارى و هم گرايش جبهه خودى را به طور استراتژيك به هم مىريزد. دشمن و رقيب، بخشى از «هويت و كيستى» هر يك از طرفهاى درگير را تشكيل مىدهد. «هويت» با «صلابت» معنادار مىشود. بخشى از پرسشِ از كيستى ما، مرهون آن است كه ما چه كسى نيستيم؛ چه كسانى با ما متفاوتاند؛ چه كسانى ضد ما هستند و منافع ما با منافع آنان در يك جوى حركت نمىكند. بنابراين «اصل هويت»، پيوسته با «اصل ضديت» مقارن است. 2
نظريه سياسى در مورد دشمنشناسى، پيشينهاى كهن دارد؛ چنانكه نظامهاى قبيلهاى را در اين راستا مىتوان تحليل كرد. 3 در فروپاشى و روى كار آمدن سلسلهها و دودمانها،