24مواردى را مد نظر دارد كه كل جهان اسلام را تحت تأثير قرار داده و سبب ايجاد اين خيزش شده است؛ مانند استعمار غرب و رويارويى جهان اسلام با غرب. دلايل داخلى نيز به رويدادها و تحولات سياسى - اجتماعى خاص آن كشورها مربوط مىشود.
بنابراين يكى از مهمترين مسائل بيدارى اسلامى، بررسى عوامل ايجاد و تحقق آن است كه در تحليل آينده و مسائل پيش رو، بسيار مؤثر است. در اين مورد تحليلهاى گوناگونى با رويكردهاى سياسى، اجتماعى و اقتصادى در سطح ملى و بينالمللى انجام شده است.
وقتى اين عوامل را بررسى مىكنيم، آشكار مىشود كه كاركردهاى گوناگون سياسى، اجتماعى و اقتصادى حج، در راستاى اين عوامل و تقويت آنها تحليلپذير است. به عبارت ديگر كاركردهاى حج، در راستاى علل رويداد بيدارى اسلامى است و از اين جهت مىتوان گفت، حج همان اعتلاى فرهنگى، سياسى و اجتماعى را دنبال مىكند كه جريان بيدارى اسلامى به دنبال آن است. بنابراين جريان بيدارى اسلامى، بايد حج را به عنوان ظرفيت و پتانسيل بومى و درونزاى دين اسلام، براى عزت و اعتلاى جوامع اسلامى ببيند و حداكثر استفاده را از اين استعداد خدادادى جهان اسلام ببرد.
در اين بخش، كاركردهاى حج را با توجه به علل بيدارى اسلامى بررسى مىكنيم تا نشان دهيم كه حج در بستر بيدارى اسلامى قرار دارد و مىتوان حج را عامل مولد و درونزاى بيدارى اسلامى دانست؛ يعنى حج خود عاملى پويا و پايا در بيدارى اسلامى است كه در صورت تحقق كامل و همهجانبه آن، هيچگاه جوامع اسلامى از دوران عزت و اقتدار خود فاصله نمىگيرند.
به عبارت ديگر با توجه به همپوشانى علل بيدارى اسلامى و كاركردهاى حج، مىتوان گفت، حج عامل پويايى و تعالى اسلامى است و اگر حج با تمام كاركردها و اصولش فعال باشد، ديگر جامعه در حالت خواب، رخوت و غفلت قرار نمىگيرد تا لازم باشد بيدارى اسلامى براى برونرفت از آن محقق شود. بر اين اساس، حج خود يك بيدارى درونسيستمى در نظام اسلامى است كه شادابى و طراوت و چالاكى دين را به دنبال دارد.