36در نجف هيچگونه گياه بيابانى بهجز گياه «درمنه» 1 و «قيسوم» 2 و ديگر گياهان خاردار وجود ندارد تا نياز انسان يا حيوانات را برطرف كند. اين گياهان نيز اواخر زمستان و اوايل بهار بهمدت دو يا سه ماه به چشم مىخورد. ازاينرو آنجا به چراگاهى براى شترها و حيوانات برخى از قبايل صحرانشين تبديل شده است.
شايد خاك اين شهر كه متمايل به رنگ سرخ است، باعث شده است تا فصل بهارش با داشتن برخى از گلها؛ همچون سنبل وحشى، بابونه و لاله با ساير فصول سال اين شهر تفاوت داشته باشد. گفتنى است «نعمان بن منذر» 3 از آن لالهها خوشش آمد و چيدن و كندن آنها را ممنوع اعلام كرد و چنان شد كه در عصر جاهليت نام «گونه دخترك» بر آن گل نهاده شد.
شهر نجف بالاترين درجه حرارت زمين را در بسيارى از سالها، بهويژه در ماه تموز 4 داشته است. ميانگين ساليانه بارش باران در اين شهر، بسيار ناچيز است؛ بهطورىكه براى محصولات كشاورزى يا درختكارى مفيد نمىباشد.
درياى نجف از ابتدا، شور و تلخ بوده است. لايه سطحى زمينش از ماسه و سنگريزههايى تشكيل شده است كه در بيشتر مواقع پر از درختچههاى بلادر