41
«بَابُ أَوْقَاتِ الصَّلَاةِ وَعَلَامَةِ كُلِّ وَقْتٍ مِنْهَا» 1حدود پانزده روايت را نقل كرده است كه برخى بر استتار شمس و تعدادى ديگر بر اعتبار ذهاب حمره مشرقيه دلالت دارند. سپس در «باب مواقيت» از «ابواب الزيادات» دوازده روايت ديگر نيز ذكر مىكند. 2 از كلام ايشان برمىآيد كه روايات ذهاب حمره را مقدم نموده است؛ ولى در نحوه تقديم در اين كتاب سخنى نگفتهاند. ضمن اينكه ايشان در «وقت افطار» فقط يك روايت 3 و در «وقت افاضه از عرفات» دو روايت 4 نقل كرده است كه بر ذهاب حمره دلالت دارد. همانطوركه واضح است، ايشان برخلاف دو جامع حديثى كافى و من لا يحضره الفقيه، هم روايات بيشترى (قريب سه برابر) نقل كرده و هم روايات متعددى براى هر دو قول برشمرده است. شيخ طوسى در استبصار، ديگر جامع حديثى خود 5، اين روايات را در يكجا جمع نموده و قريب به بيست روايت را نقل كرده است و بعد از نقل دو دسته روايات بر اعتبار ذهاب حمره تصريح مىكند. 6
براى بررسى اجمالى روايات غروب در كتب اربعه مىتوان به مجامع روايى كه با هدف جمع و تبويب احاديث كتب اربعه نگاشته شده است، مراجعه نمود. فيض كاشانى كه «وافى» را به همين منظور نوشته است، روايات غروب در كتب اربعه را