25اعمال، با گذشت زمان به دست فراموشى سپرده شده و نوشتهها نيز جايگزين مشاهدهها نمىشود و كم كم ديگر مسايل مربوط به اسلام نيز به همين سرنوشت دچار مىشود و شك و ترديد نسبت به خود آيين پيامبر خاتم و شخص شخيص او و برنامههاى او راه پيدا كرده و با گذشت زمان كم رنگ مىشود؛ هم چنان كه جريان درباره حضرت مسيح عليه السلام از اين قرار است.
از خود مسيح و ياران او و كتاب او اثر ملموسى بر جاى نمانده و نسل حاضر كه با محسوسات سر و كار دارد، نسبت به اصل وجود مسيح و آيين او با ديده ترديد مىنگرد و چه بسا احتمال مىدهد كه اين آيين ساخته و پرداخته مورخان و داستان سرايان باشد. چنان كه سرگذشت ليلى و مجنون و شيرين و فرهاد به همين سرنوشت مبتلا شده است.
به خاطر اين آرمان است كه قرآن مجيد دستور مىدهد خانههايى كه در آن جا صبحگاهان و عصرگاهان، تسبيح خدا گفته مىشود مورد احترام و بزرگداشت قرار گيرد:
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّٰهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهٰا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصٰالِ* رِجٰالٌ لاٰ تُلْهِيهِمْ تِجٰارَةٌ وَ لاٰ بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّٰهِ وَ إِقٰامِ الصَّلاٰةِ وَ إِيتٰاءِ الزَّكٰاةِ يَخٰافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصٰارُ. (نور: 36 و 37)
اين چراغ پرفروغ در خانههايى قرار دارد كه خداوند اذن داده است كه گرامى داشته شود. خانههايى كه نام خدا در آنها برده مىشود و صبح و شام در آنها او را تسبيح مىگويند. مردانى كه خريد و فروش و بازرگانى، آنان