51آنان بداء در نظر شيعه را به تبدل و تغيير در علم خداى متعال معنا كردهاند و برآنند كه لازمه عقيده به بداء، جهل خداوند است. اما همچنان كه لازمه نسخ در تشريع انتساب جهل به خدا نيست، بداء در تكوين نيز چنين لازمهاى ندارد. چنين انتسابى به خداوند متعال كه علم مطلق است، محال است و در احاديث اهلبيت عليهم السلام نيز به شدت انكار شده است. 1
در واقع، آنچه درباره افعال خداوند متعال صادق است، ابداء و اظهار بعد از خفاء است؛ يعنى آشكاركردن امرى كه از پيش مخفى بود. تحقق اين امر شرايطى دارد كه متكلمان اماميه به تفصيل، آنها را بيان كردهاند. 2 شيخ مفيد رحمه الله در اين باره، هفت شرط مهم بيان كرده است كه در تبيين مسئله بداء، توجه به آن لازم است. 3
حقيقت «بداء» به دو امر باز مىگردد:
1) به قدرت و مشيت مطلق خداوند؛
2) به تأثيرگذارى اعمال خوب و بد انسان در سرنوشت (دنيايى) او.
جنبه نخست مسئله بداء، در برابر عقيده يهود بود كه مىگفتند: ( يَدُ اللّٰهِ مَغْلُولَةٌ ) (مائده: 64) امام صادق (ع) در اين باره فرمودهاند: «مقصود يهود از اين جمله، آن بود كه خداوند از امر آفرينش به كلى فارغ شده است و در جهان هستى هيچگونه افزايش و كاهشى رخ نخواهد داد. خداوند آنان را تكذيب كرده، فرمود: ( غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِمٰا قٰالُوا بَلْ يَدٰاهُ مَبْسُوطَتٰانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشٰاءُ ). 4 آنگاه در تأييد سخن خود آيه 39 سوره رعد را ذكر كردهاند كه: يَمْحُوا اللّٰهُ مٰا يَشٰاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتٰابِ . 5