69حج به جا آورند. مىگفتند كه (وَ أَذِّنْ فِي النّٰاسِ بِالْحَجِّ) (حج:27)، كه در طول سال بيايند. هركس هر وقت مىتواند بيايد حج بكند! اين را نگفتند. حج را (أَيّٰامٍ مَعْلُومٰاتٍ) قرار دادند؛ زمان مشخص قرار دادند. در زمان حج، اجتماعات گاهى در يك روز، يك شب، دو - سه روز برگزار مىشود. براى آن كه (لِيَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ) (حج:28)، يعنى منافعى كه بايد مسلمانها در دوران حج شاهد باشند و آن را ببينند، منافعى است كه با حيثيت تجمع مردم و با حالت اجتماع ارتباط پيدا مىكند. اگر اجتماعى تشكيل بشود كه در آن ارتباطى نباشد، هزارها تَن بيايند بىارتباط با هم، و بىخبر از هم، بدون كمك معنوى به هم، بدون همفكرى، مقصود حاصل نشده است. اينكه عدهاى يك جا جمع شوند، درحالى كه تجمعشان هيچ فايدهاى به همراه نداشته باشد، كارى عبث نيست؟ 1
بنابراين حج جاى تزاور 2 است: تشاور، تزاور، تعاهد. مسلمانها بايد يكديگر را باز بيابند. نه فقط اجسام يكديگر را، بلكه دلها و فكرهاى يكديگر را. 3 و نيز حج درست مىتواند از اعضاى جدا افتاده امت اسلامى، پيكرى واحد و كارآمد و نيرومند بسازد، آنان را با هم آشنا و از حرفها و دردها و پيشرفتها و نيازهاى يكديگر، آگاه كند و موجبِ تبادلِ تجربهها شود. 4
ايشان بنابر همين ديدگاه و با توجه به همين كاركرد، به حجاج توصيه مىكنند كه در موسم حج، از اين ظرفيت استفاده كرده، با ديگر ملل مسلمان، ارتباط مؤثر برقرار كنند:
به حجاج عزيز، توصيه مىكنم از فرصت حج، حداكثر استفاده را براى كسب آشنايى با برادران مسلمان خود بكنند و اوضاع جهان اسلام را از زبان و رفتار مسلمانان به دست