64كه بقيه مفاهيم نيز بر اين مبنا معنا مىيابد، تعالى انسان و به تبع آن تعالى كل وجود است. چرا كه كل عالم وجود طفيلى وجود انسان و مخدوم او هستند. بنابر اين اولين كاركرد هر فريضهاى ارتقاى درجات روحى انسان و تعالى او است. اهميت بيشتر اين كاركرد در انديشه آيتالله خامنهاى نيز از اين جهت است كه پيش از هر كار ديگرى كه براى اصلاح جامعه چه در سطح ملت و چه در دوسطح امت اسلامى و بشريت، صورت مىپذيرد، انسانسازى و ارتقاى درجات معنوى انسان است. در واقع، اقدامات و كاركردهاى ديگر كه بُعد اجتماعى دارند، در صورتى تأثيرگذاراند كه با انسانهاى خودساخته و معنوى انجام پذيرد. در حقيقت دو نكته اساسى در حج هست، كه يكى مربوط به شخص زائر و حجگزار است، و ديگرى مربوط به مسلمانان، سياست دنياى اسلام و جهتگيرى امت اسلامى است. اهميت نكته اول، به جهت تقدم آن بر نكته دوم است؛ به طورى كه اگر امر اول تحقق نپذيرد، كار دوم به درستى رخ نمىدهد. كار سياسى و فرياد سياسى، در دنيا زياد است. آن فريادى كه در دلها اثر مىكند، جوامع را عوض مىكند، دشمن را در حقيقت مىترساند و راه را به واقع، روشن مىكند، فريادى است كه از روى ايمان و از دلِ با تقوا و از انسان عاملِ صالح ناشى شده باشد؛ همانطور كه در انقلاب اسلامى ايران مشاهده شد. پس، خودسازى، مقدمه و شرط اساسى براى ديگرسازى و جهانسازى و ايجاد تحول و پيمودن راههاى دشوار است. از اين رو است كه در آيات كريمه حج، از ذكرالله و استغفار و بازگشت به خدا، مكرر سخن رفته است. 1
در انديشه ايشان هدف حج در جنبه فردى، تزكيه و رسيدن به صفا و نورانيت و پيراستگى از زخارف بىارزش مادى و فراغت با خويشتن معنوى و انس با خداى متعال و ذكر و تضرع و توسل به حضرت حق است، تا آدمى به عبوديت - كه صراط مستقيم الهى به سوى كمال است - راه يابد و در آن گام بردارد. 2