50 بالن شود و تا ارتفاع ده هزار ذراع بالا برود، و در اين هنگام خورشيد از زمين پنهان گردد و مردمِ روى زمين افطار نمايند، ولى خورشيد از چشم وى كه در آن بالاست، پنهان نگرديده باشد، در اينجا آيا او اجازه افطار دارد و آيا نماز مغرب بر وى واجب شده (يعنى وقت مغرب داخل شده) است؟
حكم اين مسئله نيز در كتاب و سنت تصريح نگرديده و بر علماى هر زمان است كه حكم اين نوع مسائل را بيان كنند و بر آن اجماع نمايند. آنچه درباره اجماع گفته شد، موافق تعريف امام غزالى است. وى مىگويد: «[اجماع] اتفاقنظر امت محمد (ص) بر امرى از امور است. بديهى است كه مقصود از اتفاقنظر امت، اتفاقنظر علماى امت است».
منكران اجماع قائلاند كه تحقق آن محال است؛ به اين سبب كه اتفاقنظر آنان (علماى امت) فرع بر اين است كه حكم به طور مساوى به آنان رسيده باشد، و پخش بودن آنان در مناطق دور از يكديگر، مانع از اين امر است.
پاسخ اين است كه چون علما در يافتن ادلّه، بسيار مىكوشند انتشار آنان [در بلاد مختلف] مانع [اتفاقنظر آنان] نمىشود.
منكرانِ اجماع همچنين مىگويند: اتفاقنظر يا بايد از روى دليل قاطع باشد يا دليل ظنى، و اين هر دو باطل است؛ زيرا دليل قاطع كه موجود نيست، زيرا اگر چنين دليلى نقل مىشد، ديگر نياز به اجماع نبود، و عدم نقل آن حاكى از نبودن آن است. بر دليل ظنى نيز هيچگاه اتفاق صورت نمىگيرد؛ زيرا قريحهها و ديدگاهها با هم متفاوت است.
جواب اين است كه در مورد دليل قاطع، حصول اجماع كه از آن قوىتر است، ما را از نقل دليل بىنياز مىكند و اختلافى كه ما را به نقل آن نيازمند مىسازد، برطرف مىكند. دليل ظنى نيز هنگامى مانع اجماع