25 را كه از اين فرمان سرمىپيچيد، به قتل مىرساند. وى مردم را از دعاى پس از نماز هم منع مىكرد!
وى كسى را كه به انبيا و ملائك و اوليا توسل مىكرد، آشكارا كافر مىخواند و كسى را كه به ديگرى مىگفت: «مولانا» يا «سيدنا» نيز كافر مىانگاشت!
از ناشايستترين كارهاى پيروان ابن عبدالوهاب، اين بود كه در طائف قتلعام گستردهاى به راه انداختند و بزرگ و كوچك را درمانده كردند و مأمور و امير و شريف و وضيع را كشتند و تا بدانجا پيش رفتند كه كودك شيرخوار را روى سينه مادرش سر مىبريدند!! آنان گروهى را كه مشغول فراگيرى قرآن بودند تا آخرين نفر كشتند. پس از آنكه ساكنان منازل را كشتند، به مغازهها و مساجد رفته، هر كه را يافتند كشتند. حتى مردمى را كه در مساجد در حال نماز بودند به قتل رساندند تا اينكه ريشه مسلمانان را از آن ديار بركندند، و جز بيست و چند نفر كه در بيتالفتنى سنگر گرفته بودند و با تيراندازى مانع رسيدن وهابيان شدند و وهابيان نتوانستند به آنان دست يابند و نيز گروهى دويست و هفتاد نفره كه در بيتالقعر بودند، كسى زنده نماند.
وهابيان در روز اول به پيكار برخاستند. روز دوم و سوم نيز به همين منوال گذشت تا آنكه با خدعه و مكر مؤمنان را امان دادند. اما هنگامى كه به آنان دست پيدا كردند و سلاح آنان را گرفتند، همگى را كشتند. عده ديگرى را نيز با عهد و پيمان به صحراى «وجّ» گسيل كردند و در برف و سرما رهايشان ساختند، درحالىكه خود و همسرانشان كه نواميس مسلمانانند، پابرهنه و عريان بودند!
وهابيان اموال و اثاث مردم را به غارت بردند و كتابها را در اين