104 پاداش قرائت فاتحه و استغفار براى آنان است. همچنان كه در زيارت ساير مسلمانان اينگونه است؛ يا قصد زيارتكننده، يادآورى خاطره اقوام و دوستان و عزيزانى است كه دست مرگ آنان را از اين دنيا برده و در خانه قبر ساكن ساخته است. همانان كه به سفر بىبازگشت رفته و او را ترك گفتهاند. به قول شاعر:
الا يا راحلاً عنا مجدّا
اى سفركنندهاى كه با شتاب از ما جدا مىشوى، فدايت شوم كمى آهستهتر. شتاب مكن و آهسته برو كه تو مسافرى بىبازگشت هستى.
آرى، احساسات، انسات را به زيارت قبور آنان وامىدارد، تا اندوهناك بر مزار آنان بايستد و اشك بريزد.
ذهب الذين احبّهم
كسانىكه دوستشان دارم، رفتند و من همچون شمشيرى تك و تنها ماندهام. چه بسيار دوست و برادر شايستهاى كه با دست خود به خاك سپردم. در هيچ يك از اين حالات، چيزى كه مستلزم كافر دانستن مسلمانان باشد، وجود ندارد؛ همانان كه گويندۀ «لا اله الا الله» و «محمدٌ رسول الله«اند. گمان ندارم كه از ميان مردمان، حتى جاهلى گمراه - چه برسد به عالِمى ديندار - از زيارت قبر، عبادت آن را نيّت كند، و معتقد باشد كه اين قبر حاجت او را برمىآورد، يا چيزى كه بخواهد براى او مىآفريند!
رسول اكرم (ص) فرمود: «من پيش از اين شما را از زيارت قبور