86خويش باشد. بهزودى دو جامه احرام را به تن كرده، در محضر قرب الهى در كنار خانه او حاضر مىشود و چه بسا كه سفرش به اتمام نرسيده، خداى خويش را كفنپوشيده ملاقات كند. و همچنانكه به ملاقات خانه خدا در لباسى غير از لباس دنيا و زيور آن مىرود، بعد از مرگ نيز خداوند را در لباسى جز لباس دنيوى ملاقات خواهد نمود. 1
لباس احرام انسان را متوجه مرگ، قبر و جهان ديگر مىكند و او را براى سفر ابدى مهيا مىسازد. هنگامى كه انسان از قبر برمىخيزد، خود را با كفنى ساده و سفيد در حضور حق مىيابد. كفن، دوخت و دوزى ندارد، ساده و بىتكلف و زينت است. اينها خصوصيات لباس احرام نيز هست. پيش پاى انسان راهى جز كوچيدن نيست. بايد تنها سفر كرد:
وَ لَقَدْ جِئْتُمُونٰا فُرٰادىٰ كَمٰا خَلَقْنٰاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ (انعام: 94)
[و روز قيامت به آنها گفته مىشود] همه شما، تنها [و با دست خالى] بهسوى ما بازگشت نموديد، همانگونه كه اولين بار شما را آفريديم.
تنها با رختى ساده بايد به كوچستان غربت رفت. خود را بايد براى روزى مهيا كرد كه نه پاى رفتن است و نه اختيار ماندن. زمانى كه حاجى احرام بست و به ميقات رفت و به خدا لبيك گفت، بايد با خود، تنها شود، با خويشتن خلوت كند. 2
بدينگونه، در مناسك عمره، برخى اسرار قيامت متجلى شده، سفر مرگ و حضور در صحنه قيامت در نظر افراد مجسّم مىشود. 3 همانندى لباس احرام با كفن، حاجى را در مسير پاىبندى به خريد كفن در زمان حياتش - كه سيره بزرگان و عارفان بوده و مىباشد- مىنهد.
صاحب روضات مىگويد:
از جمله مقامات سيد بن طاووس(قدس سره)، متبرك نمودن كفن خود در اماكن