50 و آن، وقتى است كه حاجى صدا را به تلبيه براى حج يا عمره بلند كند و به اسباب و شروط آنها عمل كند، مانند درآوردن لباس دوخته از تن و پرهيز از چيزهايى كه شرع از آنها در حال احرام، منع نموده؛ مانند بوى خوش و ازدواج و صيد و ديگر چيزها. و اصل احرام به معنى منع است. گويا محرم، خود را از چيزهاى يادشده باز مىدارد. 1
2. احرام، فروپاشى امتيازهاى ظاهرى
همواره شيوه عالمان و عارفان راستين، پرهيز از امتيازطلبى و مرزبندىهاى اعتبارى و ظاهرى ميان خويش و ديگران بوده است. آنها بر اين باور بودهاند كه امتياز و برترى حقيقى، تنها به واسطه گوهر تقوا بهدست مىآيد. هرگز ثروت و مقام و جايگاههاى زودگذر دنيوى، به ايجاد حسّ امتياز در آنان نسبت به ديگران نمىانجامد. گرچه آنان پرهيزكارى خويش را نيز به عاملى براى حسّ برترى نسبت به انسان تبديل نمىنمايند؛ چرا كه در نگاه آنان تقواى راستين به انسان فروتنى مىبخشد و مانع مرزبندىهاى ظاهرى ميان شخص و ديگران مىباشد.
حكايت
همين كه رسول اكرم(ص) و اصحاب و ياران او از مركبها فرود آمدند و باروبنه را بر زمين نهادند، تصميم جمعيت بر اين شد كه براى غذا گوسفندى را ذبح و آماده كنند. يكى از اصحاب گفت: «سربريدن گوسفند با من». ديگرى گفت: «كندن پوست آن با من». سومى گفت: «پختن گوشت آن با من». به اينگونه هر كدام كارى را عهدهدار شدند. رسول اكرم(ص) نيز فرمود: «جمع كردن هيزم از صحرا نيز با من».
جمعيت تا اين سخن را از رسولخدا(ص) شنيدند گفتند: «يا رسول الله! شما زحمت