43«ابوالشعثاء» گويد:
در اعمال نيك نظر مىكردم، ديدم نماز و روزه به نيروى جسمى نياز دارند، صدقه نيز به مال و مكنت احتياج دارد، به حج نگاه كردم، ديدم هم به نيروى بدنى نياز دارد هم به مكنت و مال، پس آن را با فضيلتتر از همه چيز يافتم. 1
دو - نگاه دوم
نگاه ديگر به جايگاه «اقتصاد» در حج، به نقش اين سفر عبادى در رونق و شكوفايى اقتصادى حجگزاران باز مىگردد. چنانكه از آيات و روايات استفاده مىشود، ثمرههاى حج، تنها به بعد معنوى و عرفانى و اخروى منحصر نمىشود، بلكه حج، دنياى انسان را نيز سامان مىبخشد و اقتصاد او را شكوفا مىكند. در قرآن كريم مىخوانيم:
وَ أَذِّنْ فِي النّٰاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجٰالاً وَ عَلىٰ كُلِّ ضٰامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ* لِيَشْهَدُوا مَنٰافِعَ لَهُمْ... (حج: 27 و 28)
و مردم را به حج دعوت كن؛ تا پياده و سواره بر مركبهاى لاغر [چابك و ورزيده] از هر راه دورى بهسوى تو بيايند، تا شاهد منافع گوناگون خويش [در اين برنامه حياتبخش] باشند... .
مقصود از منافع در اينجا، فقط منفعت معنوى نيست، فقط مسئلهاى شخصى نيست، فقط جنبه روحى و روانى يا جنبه عبادى نيست، و يا فقط جنبۀ دنيايى و تجارت نيست، بلكه همه چيز است؛ سياست است، اقتصاد است، معنويت نيز هست. 2
حج، فريضۀ امت، فريضۀ وحدت، فريضۀ اقتدار مسلمين، فريضۀ اصلاح فرد و جمع و در يك جمله فريضۀ دنيا و آخرت است. 3