100 و برخيزد و جنبش و حركت و تلاش آغاز نمايد]. و اين، نخستين روشنايى قلب بنده به زندگانى [حقيقى] است كه به سبب ديدن نور، تنبيه و هوشيارى حاصل مىشود. و يقظه سه چيز است:
اول، آنكه دل، نعمت را ملاحظه كند درحالىكه از [توانايى بر] شمارش آن و آگاهى بر كرانههاى آن نااميد است [و خود را از شمارش نعمتهاى الهى عاجز مىبيند]؛ و خود را وقف شناسايى منت آن گرداند، [تلاش كند كه به اين معرفت دست يابد كه اين نعمتها همه بر سبيل امتنان و موهبت از جانب خداى متعال اعطا شده است، نه بر حكم استحقاق]؛ و اينكه بداند در [اداى] حق آن نعمتها تقصير و كوتاهى كرده است.
دوم، مطالعه گناهكارى و آگاهى از خطر آن است، و اينكه براى تدارك آن تلاش و كوشش كند، و خود را از بند آن برهاند، و نفس خود را [از زنگار گناهان] پالوده سازد، و بدينوسيله نجات و رستگارى بجويد.
سوم، آنكه از زيادت و نقصان در روزها آگاه شود. [طاعت و خيراتى را كه سبب فزونى حال و مرتبه او در ايام عمرش مىشود، و نيز آنچه را سبب كاهش و نقصان حال و مرتبه او مىگردد به خوبى بشناسد] و از ضايع ساختن ايام عمر بپرهيزد، و نسبت به آن بخل ورزد، تا روزهايى را كه از دست داده جبران كند، و ساعاتى را كه باقى مانده [با اطاعت و بندگى و عمل به وظيفه] آباد گرداند. 1
نيت در ميقات نيز نخستين منزل حج بوده، حكمت عمده آن، روى نمودن يقظه و بيدارى براى زائر است. اگر در آن لحظه ملكوتى، و بر اثر تلنگر «نيت» دل زائر بيدار نگردد، جسم او از منزلى به منزل ديگر مىرود، و عملى پس از عمل ديگر