22شاذ و ضعيف و مرسل را با ديگر احاديث خلط نموده و اينگونه روايات را بدون آنكه معناى آنها را بفهمند يا با ساير روايات و عقايد شيعه مقايسه كنند، نشانه گرفته و بهغوغاسالارى و شيطنت روى آوردهاند؛ درحالىكه نمونه اين روايات در كتب خود آنان بيشتر وجود دارد.
علاوه بر آن، هرگز شيعه ادعا نمىكند كه تمام احاديث كتب اربعه صحيح و مورد اعتماد است. شايد گروهى همه روايات كتب اربعه را از نظر سندى صحيح بدانند اما از جهت محتوا و فقهالحديث و جمع روايات متعارض هرگز ادعا نمىكنند كه بايد مضمون و محتواى تمام روايات را پذيرفت يا بههمه آنها اعتقاد داشت. واضح است كه اعتقاد بهمضمون دو حديث متعارض ممكن نيست هر چند آن دو حديث، صحيح يا موثق باشند.
اما اهل سنت كه صحيح بخارى را تالى تلو قرآن كريم مىدانند، با اين مشكل مواجه هستند. اگر كسى روايات خلاف عقل و منطق و خلاف ضرورتهاى تاريخ و حتى خلاف اعتقادات همه مسلمانان در باب توحيد، نبوت و معارف دين را جمع كند، مثنوى هفتاد من كاغذ شود.
مقصود آن است كه اينگونه اشكالات بهخود اهل سنت بيشتر وارد است تا بهشيعه. شيعه هرگز حديث خواندن را عبادت تلقى نمىكند و فقط قرائت قرآن، دعا، ذكر، نماز، روزه و حج را عبادت مىداند، درحالىكه اهل سنت ختم بخارى گرفته و آنرا همانند قرآن تلاوت مىكنند و اين خود نوعى بدعت در دين بوده و از مصاديق روشن عبادت بهغير ما انزلالله تعالى است. اينگونه اشكالات در آثار، اعمال و رفتار وهابيان فراوان است. اما شيعيان كمتر بهنقد اين مسائل مىپردازند و هدف آن است كه اختلاف و تفرقه بين مسلمانان بيشتر نشود. و اگر خوف از ايجاد تفرقه نبود، ما مىتوانستيم دهها كتاب در نقد تنها باب التوحيد كتاب بخارى بنويسيم.
پژوهش حاضر كه اثر عالمانه و محققانه جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاى