35
اسرار حج
زمانى امام سجاد(ع) از زيارت خانه خدا برگشت و مردى به نام شبِلى 1 ايشان را استقبال كرد. سپس امام(ع) پرسيد: «اى شبلى! آيا هيچ حج بهجا آوردهاى؟» عرض كرد: «چرا! به جا آوردهام».
پرسيد: «آيا به ميقات وارد شدى و از لباسهاى دوختۀ خود خارج گرديدى و غسل بهجاى آوردى؟» عرض كرد: «چرا! اينها را انجام دادم».
پرسيد: «آيا در آن وقت در نيت داشتى كه از جامۀ معصيت بيرون آيى و لباس طاعت و بندگى حق را بپوشى؟» گفت: «نه!»
پرسيد: «وقتى كه از لباسهاى دوخته برهنه مىشدى، نيت كردى كه از لباس ريا و نفاق و شبهات برهنه شوى؟» عرض كرد: «خير!»
پرسيد: «وقتى غسل كردى، در نيت داشتى كه خود را از خطاها و گناهان شستوشو دهى؟» عرض كرد: «خير!»