59
در آمد
در مباحث گذشته دربارۀ آنچه مىتوان آن را پيدايش تشيع ناميد، سخن گفتيم و روشن شد كه نمىتوان ميان پيدايش اسلام و تشيع فرق نهاد. اين دو پديده، دو روى يك تلاشاند. اما برخى از مورخان توهمزده و كجفهم كه گمان كردهاند تشيع در جامعۀ اسلامى امرى عارضى است، به جستوجو دربارۀ اصل و سرمنشأ آن پرداختهاند.
يكى از توهماتى كه گذشتگان و نيز متأخران، پيوسته آن را تكرار مىكنند اين است كه تشيع از ساختههاى «ابن سبأ» يهودى است كه به پندار آنان شرق و غرب را گشت و كار خلفا و مسلمانان را تباه ساخت. او صحابه و تابعان را وادار كرد تا عثمان را داخل خانهاش بكشند. وى سپس مدعى امامت و جانشينى على(ع) و رجعت پيامبر(ص) شد و مذهبى به نام شيعه تشكيل داد.
در نتيجه تشيع، آن طورى كه اينان مىپندارند، ساختۀ اين مرد يهودى اسلامنماست و از آنجا كه اين موضوع اهميتى ويژه دارد و ذهن بسيارى