12 است و ساختار فكرى و مذهبى او را تشكيل مىدهد و به آنها پاىبند است.
ابوبكر جزايرى، در پايان به برخى از نتايج اين بحث اشاره مىكند؛ از جمله آنها اينكه:
- شيعيان، مسلمانان را تكفير و لعن مىكنند و آنها را دشمن مىپندارد. 1
- شيعيان، پيوسته با تمسك به امامت - كه بدعت است - عليه خلافت، توطئهو هميشه ميان مسلمانان جنگهاى خانمانسوز برپا مىكنند. 2 آنها درپى نابودى اسلام و ايجاد تفرقه ميان مسلمانان هستند 3 و مىخواهند اسلام را كه با دين يهود و زرتشت دشمن است، سرنگون كنند تا دوباره نظام زرتشتى و آتشپرستى را كه دين اسلام سقفها و ستونهاى آن را فرو ريخته، برپا كنند. 4
موارد ديگرى نيز از اين قبيل تهمتهاى ناروا، لابهلاى كلام نويسنده وجود دارد كه بعداً به آنها اشاره مىكنيم.
پاسخ به گفتههاى جزايرى:
1. نويسنده اثبات نكرده كه كتاب «كافى» از جمله كتابهاى معتبر شيعه براى اثبات اين مذهب است؛ چه رسد به اينكه ثابت كند. اين كتاب، مهمترين كتاببراى اثبات مذهب شيعه باشد.
2. وى ثابت نكرده كه تمام احاديث كافى يا بيشتر آن نزد شيعه صحيح است؛ حتى صحيحبودن رواياتى كه در حقايق هفتگانه كتابش به آنها تمسك نموده را نيز نزد شيعه به اثبات نرسانده است.
نويسنده، اين امور را كه بايد اثبات مىشده، تبيين نكرده است. درحالىكه زمانى