20
قضاوتى درباره نقل ماجراى غدير
همانطوركه ديديم، هر دو طرف ادعا ماجراى غدير را بيان كردهاند. با اين تفاوت كه شيعه آن را در ارتباط با موضوع جانشينى و ولايت اميرمؤمنان، على(عليه السلام)، مىداند و براى ادعاى خود، ادلهاى را مطرح مىكند. ولى نويسنده كتاب آن را در ارتباط با واقعه يمن و موضوع شكايت از حضرت على(عليه السلام) مىداند. البته درخور ذكر است كه نويسنده كتاب هيچ سندى را براى گفتههايش بيان نكرده است و مىدانيم در قضاوت، ادعاى بىسند پذيرفته نمىشود. با اين همه، وى از اعتقاد شيعه انتقاد مىكند و آن را به چند دليل، باطل مىداند كه اينك به بررسى آنها مىپردازيم تا ببينيم كدام ادعا با منطق و عقل سازگارتر است.
قبل از بررسى ادله نويسنده كتاب، نكته بسيار مهم ديگر اين است كه گويا نويسنده هيچ اطلاعى از مدارك اهل تسنن ندارد؛ زيرا 110 نفر از صحابه و 89 نفر از تابعان كه حديث غدير را نقل كردهاند، در كتب دانشمندان اهل تسنن به چشم مىخورد. در قرن سوم 92 دانشمند، در قرن هفتم 21، در قرن هشتم هيجده و... و در قرن چهاردهم بيست دانشمند اين حديث را، البته نه به صورت كامل، نقل كردهاند و هيچكدام ادعاى نويسنده را بيان نكردهاند. 1
گروهى تنها به نقل حديث اكتفا نكرده، بلكه درباره اسناد و مفاد آن بهطور مستقل كتابهايى نوشتهاند. «طبرى» از مورخان بزرگ اهل تسنن، كتابى به نام «الولاية فى طرق حديث الغدير» نوشته، و اين حديث