16وضعيت را مشاهده كرد براى اينكه على(عليه السلام) به بدى شناخته نشود، بر خود لازم ديد قبل از آنكه مسلمانان متفرق شوند و پيش از آنكه امواج اين واقعه به مكه و مدينه برسد و مردم تحت تأثير قرار گيرند، از شخصيت بارز و ممتاز على(عليه السلام) دفاع كند. [ازاينرو] حضرت را با فضايل عالى به مسلمانان معرفى كرد و قضيه را در همانجا حل و فصل داد. لذا در اجتماع غديرخم به معرفى آنجناب، و وجوب دوستى او بر جميع مسلمانان پرداخت.
بنابر آنچه گذشت، نويسنده كتاب معتقد است كه خطبه غدير، واكنش پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله) به شكايت همراهان حضرت على(عليه السلام) در سفر يمن از ايشان بوده است و مقصود پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله) از خطبه غدير و جمله « من كنت مولاه فهذا على مولاه » اين بود كه اعلام كند: «هركس دوست من است، با على نيز دوستى كند».
حقيقت ماجراى غدير به روايت شيعيان
شيعيان مىگويند در سال دهم هجرت از طرف خداوند به پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله) دستور داده شد تا دو مسئله مهم از دين اسلام را بهطور مفصل و رسمى به مردم ابلاغ كند: يكى «حج» و ديگرى «ولايت و خلافت دوازده امام(عليهم السلام)».
اعلام عمومى براى سفر حج داده شد و جمعيتى بيش از 120/000 نفر از هر سو عازم مكه شدند. با رسيدن ايام حج، پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله) به عرفات، مشعر و منا رفت و اعمال حج را يكى پس از ديگرى با تمام واجبات و مستحباتش به مردم آموخت. در عرفات دستور الهى نازل شد و رسولالله(صلى الله عليه و آله)، علم و ودايع انبيا(عليهم السلام) را به حضرت اميرمؤمنان على(عليه السلام)،