47و به هركس كه از او راضى باشد و بخواهد مىدهد.
سيد يوسف سيد هاشم رفاعى از علماى كويت دراينباره مىگويد:
فهذا ربّنا تبارك قد نفي نفياً لا مرد له انّه
لاٰ يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللّٰهُ
واثبت اثباتاً لاريب فيه في آية الاخرى انّه:
إِلاّٰ مَنِ ارْتَضىٰ مِنْ رَسُولٍ
فالكل حق و الكل ايمان. و من انكر شيئاً منهما فقد كفر بالقرآن، فمن نفي مطلقاً ولم يثبت بوجه فقد كفر بآيات الإثبات، و من اثبت مطلقاً و لم ينف بوجه فقد كفر بالآيات النافيات، و المؤمن يؤمن بالكل ولاتتفرق به السبل. 1
پس اين پروردگار متعال ما است، كه به طور حتم علم غيب را براى غير نفيى كرده كه شكى در آن نيست اينكه فرمود: (جز خدا از غيب آسمانها و زمين اطلاعى ندارد) و در آيهاى ديگر (علم غيب را براى غير) اثبات كرده كه شكى در آن نيز نيست، اينكه فرمود: (مگر كسى كه مورد رضايت اوست) پس تمام آيات حق است و همهاش ايمان مىباشد. و هركس چيزى از اين دو آيه را انكار كند به طور حتم به قرآن كافر شده، و نيز هركس اثبات مطلق نمايد و به وجهى نفى نكند به طور حتم كافر به آيات نفى شده و مؤمن ايمان به تمام آيات دارد و به او راهها متفرق نمىشود.
ابن حجر مكى مىگويد:
وما ذكرناه في الآية صرح به النووي في فتاواه فقال معناها: لايعلم ذلك استقلالا و علم احاطة بكلّ المعلومات إلاّ الله، و امّا