30زيارت كردم. يكى نهج المحجه كه در اثبات امامت و مثالب و بدع مخالفين نوشته بود، و ديگرى مختصرى در نصرت والد مادر ماجد خود در اعتقاد به معاد جسمانى؛ بسيار خوب نوشته بود. جزاه الله خير الجزاء و افضل الجزاء و اوفر الجزاء».
اطلاعات جزئىتر و گاه مبهم در اين سفرنامه در ارتباط وى با شيخىها هست كه آقاى حميدرضا نفيسى در يادداشتى كه در باره خاندان نفيسى نوشتند و ما در صفحات پيش آورديم،آوردهاند.
در اينجا مرورى بر مهمترين نكات موجود در سفرنامه در برخى از موضوعات خواهيم داشت.
نگارش سفرنامه
نوع نگارش سفرنامه و ثبت اسامى افراد و روستاها و نيز گزارشى كه از رخدادهاى جارى سفر مىدهد نشان مىدهد كه وى به عت آنچه را لازم مىدانسته،مىنوشته است تا فراموش نكند. اين نگارش گاه در همان لحظه، يعنى به محض رسيدن به منزل و گاهى - حداكثر - يكى دو روز بعد از آن بوده است. تعبيراتى كه وى در اين باره دارد، به خوبى اين وضعيت را نشان مىدهد. وى پس از عبور از سبزوار و نيشابور، مقايسهاى ميان مردم اين دو شهر داشته و مىنويسد: «بازارش [نيشابور] مشتمل بر دكاكين بسيار و چند مدرسه و مسجد جامع و غيره است، اما به اعتبار سبزوار نيست و اهلش هم از قرار مذكور به آن اعتبار و تموّل اهل سبزوار نيستند. اهل آن، جنبه قشريتشان غلبه دارد، و اهل سبزوار جنبه ذوقشان. نعمتش بد نيست....اين نسخه را در نيشابور در همان شب ابتدا به نوشتنش كردم».
از برخى از موارد بر مىآيد كه نكاتى بعدها اصلاح يا نوشته شده است. براى نمونه از شخصى از همراهانش ياد مىكند و مىنويسد: «دگر او را نه در راه ديديم و نه در مشهد مقدس».
در موارد خاصى دقيقا كلمه «الان» را بكار مىبرد كه نشان مىدهد فى الحال آنها را نوشته است. وقتى در كشتى به سوى استانبول مىرود،مىنويسد: «اينجا جرأت