62بر روى حجر ندا شود: هر كس كه خرجى او تمام شده است حاضر شود، آنگاه از هديه كعبه به او داده شود.
على بن جعفر مىگويد: از برادرم موسى بن جعفر(ع) دربارۀ (وظيفۀ) كسى كه كنيز خود را هديه به كعبه كرده است پرسيدم. فرمود: به ندا كنندهاى امر كن كه بر روى حجر بايستد و ندا در دهد: هر كسى كه نفقه و خرجى او كفايتش نمىكند و يا تمام شده است، و يا غذا ندارد، سراغ فلان پسر فلان رود و به او امر كن كه پول جاريه را به هر كس كه به نزد او مىآيد خردهخرده بدهد، تا تمام شود. 1 سعيد بن عمر جعفى از مردى از اهل مصر روايت مىكند كه برادرم كنيزى آوازهخوان و زيبارو داشت كه آن را هديه به بيتاللّٰه الحرام نمود. به مكه آمدم دربارۀ وظيفۀ خود و حكم مسئله پرسيدم. بعضى گفتند: او را به بنىشيبه، كه كارهاى كعبه در دست آنهاست، بسپار و برخى چيزهايى ديگر گفتند و من در كار خود حيران گشتم. كسى از اهل مسجد به من گفت: آيا مىخواهى كسى را برايت معرفى كنم كه تو را در اين مسئله به حق هدايت نمايد؟ گفتم: بله. با انگشت خود به مردى بزرگ كه در مسجد نشسته بود اشاره كرد و گفت: او جعفر بن محمد(ع) است، نزد او برو و حكم را بپرس. خدمت او رفتم، و ماجراى خود را گفتم و وظيفۀ خود را پرسيدم. فرمود: كعبه نمىخورد و نمىآشامد و هر چه كه براى او هديه شود براى زوار آن خرج مىشود. كنيز را بفروش و بر روى حجر بايست و ندا كن: آيا كسى از زائران خانه خدا هست