400مذاهب اهل سنت رعايت اين اندازه را مستحب شمردهاند. البته شهيد اول در كتاب دروس «الرمى خَذْفاً» را مستحب مىشمرد و آن را تفسير مىكند: به گذاشتن ريگ بر باطن انگشت ابهام و پرتاب آن با ناخن انگشت سبّابه، در منابع روايى شيعه نيز وارد است: «حصى الجمار يكون مثل الأنملة تخذفهنّ خذفاً و تضعها على الابهام و تدفعها بظفر السبّابة» و نظر شهيد اول ناظر به همين روايت است. مشهور فقها نيز به اين روايت فتوا دادهاند.
يادآورى (2):
در مورد معناى لغوى و اصطلاحى «جمره» توجه به اين توضيح اهل لغت لازم است.
«الجمرة الحصاة و أمّا موضعالجمار بمنى فسمّي جمرة لأنّها ترمى بالجمار و قيل: لأنّها مجمع الحصى التي ترمي بها، من الجمرة و هي اجتماع القبلية على من ناوأها». همچنين فيومى گويد: «جمرة النار القطعة الملتهبة، جمع الجمرة جمرات و منه جمرات العرب واحدتها جمرة و هى الطائفة تجتمع على حدّة لقوّتها و شدّة بأسها و جمرة المرأة شعرها جمعته و عقدته في قفاها و كلّ شيء جمعته فقد جمرته و منهالجمرة و هي مجتمع الحصى بمنى فكلّ كومة من الحصى جمرة». 1
3. تعداد سنگها
مذاهب اسلامى؛ سنگهايى كه به هر جمره بايد برخورد كند، بايد به هفت عدد برسد.
بنابراين، در روز عيد قربان هفت سنگ به جمره عقبه مىزند و روز يازدهم نيز هفت سنگ به جمره اولى، هفت سنگ به جمرۀ وسطى و هفت سنگ به جمرۀ عقبه؛ كه 21 سنگ مىشود و همين تعداد را در روز دوازدهم نيز تكرار مىكند، اين كه بايد به هر جمرهاى هفت سنگ بزند؛ از جمله مسائل مورد اتفاق مذاهب اسلامى است، اگرچه از احمد بن حنبل نقل