24در مقابل چنين حوادث خطرناكى تدبيرهاى لازم را بيانديشند، از اين رو قرامطه به هر قوم و قبيلهاى كه مىرسيدند به غارت و چپاولگرى مىپرداختند و به اين وسيله بر اقتدار خود مىافزودند.
قرامطه در سالهاى 278 و 313 ه . به كوفه حمله كردند. به سال 286 ه .
به بحرين تاختند. در سالهاى 289 و 293 ه . به شامات يورش بردند. در سالهاى 290 و 360 ه . دمش را غارت كردند. به سال 307 ه . به بصره هجوم بردند. به سال 315 ه . انبار را مورد حمله قرار دادند. در سال 316 ه . به رحبه، رقّه و هيط تاختند و بالأخره در سال 317 ه . به شهرهاى مشهور مكّۀ معظّمه حمله كردند و اهالى آنها را قتل عام نمودند. و آسايش آن نواحى را مختلّ ساختند.
اين گروه كينهتوز به سالهاى 294، 312 و 361 ه . به كاروانهاى حجّاج عراقى يورش بردند و آنان را از پا در آوردند و در سالهاى 314، 356، 363 و 384 ه . شقاوت را به آخرين درجه رسانيده، راه خانۀ خدا را بستند و حجّاج بيت اللّٰه الحرام را از اداى فريضۀ حج محروم ساختند.
در بارۀ «قرامطه»، كه 927 سال پيش از پيدايش وهّابيان پديد آمدند و به مدّت 123 سال سيطرۀ شقاوتبار بر ممالك اسلامى داشتند و طلايه دار فسق و فجور در منطقه بودند، به همين گزارش كوتاه بسنده مىكنيم و در مدت 804 سال كه بين انقراض قرامطه و ظهور محمّد بن الوهّاب قرار گرفته، به نقل اسناد تاريخى و تبيين كيفيّت انتشار افكار قرامطه نيازى نيست؛ زيرا كيش و آيين برخى از اعراب نجد، يمن و حجاز كه زندگى عشيرهاى و چادرنشينى دارند، همان معتقدات باطل بر جاى مانده از دوران باستان مىباشد.
سرگذشت شگفتانگيزى كه در صدد بيان آن هستيم بيانگر يكى از