88خود را باخت، كار به جائى رسيد كه ده سال از زندگى خود را نيز از دست داد. مشاهدۀ اين واقعه، چنان جوان قريش را متأثر ساخت كه نتوانست همان روز در شهر مكه بماند؛ بلكه به كوههاى اطراف پناه برد و پس از پاسى از شب به خانه بازگشت. او به راستى، از ديدن اين مناظر غمانگيز و رقّتبار، متأثر مىگشت و از كمىِ عقل و شعور اين طبقۀ گمراه، در فكر و تعجّب فرو مىرفت.
خانۀ خديجه، پيش از آنكه با محمد صلى الله عليه و آله ازدواج كند، كعبۀ آمال و خانۀ اميد مردم بينوا بود و پس از آن كه با جوان قريش ازدواج نمود، كوچكترين تغييرى در وضع خانه و بذل و بخشش همسر خود نداد.
در مواقع قحطى و كمبارانى، گاهى مادر رضاعى او حليمه به ديدار فرزند خود مىآمد. رسول گرامى عباى خود را زير پاى او پهن مىنمود، و به ياد عواطف مادر خود و آن زندگى ساده مىافتاد و سخنان او را گوش مىداد، موقع رفتن آنچه مىتوانست دربارۀ مادر خود كمك مىكرد. 1
فرزندان او از خديجه
وجودِ فرزند، پيوندِ زناشوئى را محكمتر مىسازد و شبستان زندگى را پرفروغتر و به آن جلوۀ خاصى مىبخشد. همسر جوان قريش، براى او شش فرزند آورد. دو پسر كه بزرگترِ آنها «قاسم» بود، و سپس «عبد اللّٰه» كه به آنها «طاهر» و «طيب» مىگفتند. و چهارتاى آنها دختر بود.
ابن هشام مىنويسد: بزرگترين دختر او «رقيه»، بعداً «زينب» و «امّ كلثوم» و «فاطمه» بود. فرزندان ذكور او، تمام پيش از بعثت بدرود زندگى گفتند. ولى دختران، دوران نبوت او را درك كردند. 2
خويشتن دارى پيامبر صلى الله عليه و آله ، در برابر حوادث زبانزد همه بود. با اين حال، در مرگ فرزندان خود، گاهى تأثرات دل او، به صورت قطرات اشك از گوشۀ چشمان او