13صباحا»، حضرت در جواب مىفرمود: خداى من تحيّتى بهتر از اين فرو فرستاده است و آن اين است كه بگوييم: «سلامٌ عليكم». آنگاه «اسعد» از اهداف پيامبر صلى الله عليه و آله سئوال كرد، پيامبر صلى الله عليه و آله در پاسخ پرسش او، آيههاى 152 و 153، از سورۀ انعام را كه واقعاً آيينۀ تمامنماى روحيات و آداب عرب جاهلى بود؛ تلاوت نمود. و اين دو آيه، كه متضمن درد و درمان ملتى بود، كه صد و بيست سال با يكديگر جنگ داشتند؛ تأثير عميقى در دل وى گذارد. لذا فوراً اسلام آورد، و تقاضا نمود كه كسى را به عنوان مبلّغ، به «مدينه» اعزام فرمايد و پيامبر صلى الله عليه و آله «مصعب بن عمير» را به عنوان معلم قرآن و اسلام، به مدينه اعزام نمود.
دقت در مفاد اين دو آيه، ما را از هر گونه بحث و مطالعه در اوضاع عرب بىنياز مىنمايد. زيرا اين دو آيه آشكارا مىرساند كه بيمارىهاى مزمن اخلاقى، زندگى عرب جاهليت را تهديد مىكرد. از اين جهت ما متن آيهها را در پاورقى و ترجمۀ آنها را با مختصر توضيح از نظر خوانندگان مىگذرانيم:
بگو: بياييد، من اهداف رسالت خود را تشريح كنم اهداف من عبارتند از:
1 - من براى اين مبعوث شدهام، كه شرك و بتپرستى را از بين ببرم. 1
2 - در سرلوحۀ برنامۀ من احسان و نيكويى به پدر و مادر قرار گرفته است. 2
3 - در آيين پاك من، فرزندكشى به منظور ترس از فقر، زشتترين عمل شمرده مىشود. 3
4 - براى اين برانگيخته شدهام كه، بشر را از كارهاى زشت دور كنم و از هر پليدىِ پنهان و آشكار باز دارم. 4
5 - در شريعت من آدمكشى، و خونريزى بناحق اكيداً ممنوع است، و اينها سفارشهاى خدا است تا بينديشيد. 5